عدد هفت و هفت سین
عدد هفت در فرهنگ ملل مختلف
عدد هفت در قدیم : مردم بابل عدد هفت را مقدس می شمردند ، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است ، ایام هفته هفت روز است.
هفت از نظر مذاهب: به عقیده هندیها در آئین برهما انسان هفت بار می میرد .
هفت در آئین مسیح : هفت معجزه ، از 33 معجزه را مسیح در انجیل ذکر کرده است ، در انجیل از هفت روح پلید صحبت شده است ، به نظر فرقه کاتولیک ، هفت نوع شادی و هفت غسل تعمید وجود دارد.
هفت در اسلام: آسمان هفت طبقه دارد . فرعون در خواب هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر را دید که گفتند هفت سال خشکسالی و هفت سال فراوانی می شود. جهنم هفت طبقه دارد . گناهان اصلی هفت عدد است . پیش از اسلام در بین اعراب ، هفت بار طواف دور کعبه مرسوم بوده و در سنت اسلامی نیز چنین است . هفت نفر قاری قرآن معروف بودند ، هفت بار شستن اشیاء ناپاک و قرار گرفتن هفت عضو بدن هنگام نماز نیز مذکور است .
هفت در تصوف : هفت وادی سلوک در تصوف معروف است 1) طلب ، 2)عشق ، 3)معرفت ، 4) استغنا ، 5)توحید ، 6) حیرت ، 7)فنا ، مولوی می گوید:
هفت در تاریخ : همراهان داریوش با خود او هفت نفر بودند، در نقش رستم در بالای آرامگاه داریوش ، هفت نقش ملاحظه می شود . جنگهای هفت ساله در زمان لوئی 11 واقع شد. اژدهای هفت سر معروف است . هفت پسر گشتاسب به هفت راهزن تبدیل شدند و هفت خوان رستم و اسفندیار معروف است.
معابد هفت طبقه: در بابل و آشور هر معبدی هفت طبقه داشت و هر طبقه به نام یکی از سیارات و هفت رنگ بود (سرخ ، سیمین، سفید، سیاه، ارغوانی، آبی و سبز). حصار اکباتان هفت دیوار داشت و آرامگاه کورش هفت پله دارد.
درباره نوروز و هفت سین
"من پیروزم و نامم خجسته است و از نزد خدا مى آیم و خواهان نیک بختى هستم و با تندرستى و گوارایى وارد شده ام وسال نو را همراه آورده ام!"
"نوروز" بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه همراه با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.برخى از پژوهشگران ، ریشه ی تاریخى این جشن را به "جمشید پیشدادى" نسبت مى دهند و نوروز را "نوروز جمشیدى" مى خوانند. این گروه معتقدند که جمشیدشاه پس از یک سلسله اصلاحات اجتماعى بر تخت زرین نشست و فاصله بین دماوند تا بابل را در یک روز پیمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردین ماه بود. چون مردم این شگفتى از وى بدیدند جشن گرفتند و آن روز را "نوروز" خواندند.فردوسى شاعر بزرگ پارسى گوى نیز در شاهنامه پیدایش نوروز را به جمشیدشاه نسبت مى دهد
به جمشید برگوهر افشاندند - مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین - بر آسوده از رنج روى زمین
بزرگان به شادى بیاراستند - مى و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار - به ما ماند از آن خسروان یادگار
اما دلیلی که "نوروز" را از دیگر جشن هاى ایران باستان جدا کرد و باعث ماندگارى آن تا امروز شد، "فلسفه وجودى نوروز" است : زایش و نوشدنى که همزمان با سال جدید در طبیعت هم دیده مى شود.
به گفته ی جامعه شناسان یکى از نمودهاى زندگى جمعى ، برگزارى جشن ها و آیین هاى گروهى است: گردهم آمدن هایى که به نیت نیایش و شکرگزارى و یا سرور و شادمانى شکل مى گیرند.برهمین اساس جشن ها و آیین هاى جامعه ایران را هم مى توان به سه گروه تقسیم بندى کرد:
جشن ها و مناسبت هاى دینى و مذهبى
جشن هاى ملى و قهرمانى
جشن هاى باستانى و اسطوره اى
گفتنی است که ایرانیان باستان در گذشته به شادى به عنوان عنصر نیرودهنده به روان انسان، توجه ویژه اى داشتند و براساس آیین زرتشتى چهار جشن بزرگ و ویژه تیرگان ، مهرگان ، سده و اسپندگان را همراه با شادى و سرور و نیایش برگزار مى کردند.هر چند سایر جشنها کم کم از یاد رفت، دراین بین نوروز بنا به اصل تازگى بخشیدن به طبیعت و روح انسان همچنان پایدار ماند. گرچه باتوجه به قانون تغییر پدیده هاى فرهنگى ، نوروز هم ناگزیر نسبت به گذشته با دگرگونى هایى همراه است.به هرحال در آیین هاى باستانى ایران براى هر جشن "خوانى " گسترده مى شد که داراى انواع خوراکى ها بود. خوان نوروزى "هفت سین " نام داشت و مى بایست از بقیه خوانها رنگین تر باشد. این سفره چندساعت مانده به زمان تحویل سال نو آماده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد.همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى ها در کنار سفره گماشته مى شد و این خوان نوروزى برپایه ی شماره ی مقدس هفت بنا شده بود.
توران شهریارى، سخنران جامعه زرتشتى معتقد است : ''تقدس عدد هفت از آیین مهر یا میتراست و به سالهاى دور باز مى گردد. در این آیین هفت مرحله وجود داشت براى اینکه انسان به مقام عالى و آسمانى برسد. پس عدد هفت از پیش از زرتشت براى انسان گرامی بوده و در آیین هاى گوناگون به نمادهاى گوناگون دیده مى شود ، مانند هفت آسمان ، هفت دریا ، هفت گیاه و... " همچنین اسناد تاریخى از برپایى سفره هفت سین به یاد هفت امشاسپندان خبر مى دهند؛طبق این اسناد، هفت امشاسپندان مقدس عبارت بودند از:
اهورامزدا(به معنى سرور دانا)، و هومن (اندیشه نیک ) ، اردیبهشت (پاکى وراستى )، شهریور (شهریارى آرزو شده با کشور جاودانى )، سپندارمزد (عشق و پارسایى ) ، خرداد (رسایى و کمال ) و امرداد (نگهبان گیاهان).اما در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که "هفت سین " نخست "هفت شین " بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است .
شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات ، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود "هفت چین " در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند.به گواه تاریخ در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى خوردنی و نوشیدنی مى گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند و در زمان ساسانیان هفت شین رسم مردم ایران شد و شهد و شراب و شاهد و شمع و شیر و شایه (میوه) و شمشاد نشانه های نوروز شدند.
پس از یورش تازی ها به ایران مردم برای نگهداری از فرهنگ خود هفت سین را جایگزین هفت شین نمودند و به همین دلیل، چون در اسلام "شراب" حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که سرکه مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.به هرروى خوراکى هاى ویژه ای بر سفره هفت سین مى نشینند که عبارتند از: سیب، سرکه، سمنو، سماق، سیر، سنجد و سبزى (سبزه)
خوراکى هایى که به نیت هاى گوناگون انتخاب شده اند:
سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.
سیب : هم نماد بارورى است و زایش. درگذشته سیب را درخم هاى ویژه اى نگهدارى مى کردند و قبل از نوروز به همدیگر هدیه مى دادند. مى گویند که سیب با زایش هم نسبت دارد، بدین صورت که اغلب درویشى سیبى را از وسط نصف مى کرد و نیمى از آن را به زن و نیم دیگر را به شوهر مى داد و به این ترتیب مرد از عقیم بودن و زن از نازایى رها مى شد.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است. درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.
سماق و سیر نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است:
دراین میان "تخم مرغ" نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. ''آینه" نماد روشنایى و راستی است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد.
"آب و ماهى" نشانه برکت در زندگى هستند و ماهى به عنوان نشانه ی اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.
و " سکه" که نمادى از امشاسپند شهریور (نگهبان فلزات) است و به نیت برکت و درآمد زیاد انتخاب شده است.
سال نو مبارک
سینمای خانگی
سینمای خانگی مجموعه ای از وسایل صوتی و تصویری است که میتواند تجربه تماشای یک فیلم در خانه را به کلی دگرگون کند. با استفاده از این تجهیزات و چیدمان صحیح آنها، تلویزیون ساده منزل شما به یک سینمای کوچک و خودمانی تبدیل میشود.
خرید سیستم سینمای خانگی میتواند کاری مشکل و وقت گیر باشد زیرا شما چه در این زمینه تازه کار باشید و چه قصد داشته باشید سیستم موجود خود را به روز در آورید، سیستمهای سینمای خانگی دارای هزاران گزینه مختلف است که باید درنظر گرفته شوند.
در اینجا ما به همراهی تیمی از کارشناسان و به قصد کمک به مصرف کنندگان، درباره عناصر اصلی و اجزاء تشکیل دهنده سینمای خانگی اطلاعاتی فراهم کرده ایم.
قبل از هرچیز باید بدانیم که برای راه اندازی سینمای خانگی به چه لوازمی نیاز داریم.
● لوازم و تجهیزات اصلی
شما باید قبل از هرچیز باید نسبت به تمایل و بودجه مورد نظر، تلویزیون بزرگی تهیه کنید که نسبت تصویر فیلمهایی که به شیوه واید اسکرین (widescreen) تهیه شده اند در آن به درستی نمایش داده شود. یک تلویزیون ۲۷ اینچ یا بزرگتر به شما امکان میدهد تا کوچکترین جزئیات تصویر را از فاصله ای راحت، ببینید.
شما به دستگاهی که بتواند یک نوع فرمت صوتی فراگیر (surround sound) را گشوده و پخش کند نیز احتیاج دارید. فرمتهای صوتی فراگیر متعددی وجود دارند که شاید رایج ترین آنها، سیستم فراگیر دالبی دیجیتال (surround sound) باشد. تقریبا تمام DVD های موجود با سیستم دالبی کدگذاری شده اند. برای اینکه به طور کامل از سیستم دالبی دیجیتال استفاده کنید به تجهیزات زیر نیاز دارید:
▪ تلویزیون
▪ پنج بلندگو
▪ ساب ووفر
▪ دستگاه پخش DVD
▪ منبع تغذیه صوتی/تصویری
فرمتهای اولیه صوتی فراگیر دالبی پرو-لاجیک (Dolby Pro-Logic) با دستگاههای پخش دو کاناله مانند دستگاههای پخش ویدئوی های-فای استریو (Hi-Fi Stereo) یا دستگاههای پخش دیسکهای لیزری متناسب بودند. دستگاههای صوتی تصویری جدیدتر، با فرمتهای فراگیر قدیمیتر را نیز میخوانند و پخش میکنند، در نتیجه سیستمهای جدید با دستگاه پخش ویدئو نیز به خوبی عمل میکنند.
اگر شما از سیستم استریوی فعلی خود راضی هستید، میتوانید با افزودن قطعات جداگانه آنرا به روز رسانی کنید. البته باید بدانید که حتی با داشتن یک سیستم استریوی عالی دو کاناله، به روز رسانی کاری کم خرج نیست. تهیه وسایلی که سیستم استریو را از دو کانال به ۵ کانال تبدیل کرده و فرمتهای جدید را نیز باز کند، به راحتی میتواند بیش از یک دستگاه پخش صوت و تصویر که تمام این کارها را با هم انجام میدهد، خرج بردارد.
▪ تلویزیون
تلویزیون ابزار ارتباطی است که تقریبا در طی ۵۰ سال تغییر اندکی داشته است. اما تغییرات اخیر آن موجب شده اند که تهیه یک تلویزیون جدید علاه بر هیجان انگیز بودن تا حدی گیج کننده هم باشد. بهترین روش انتخاب تلویزیون، مطالعه دقیق کاتالوگها و مشورت با یک دوست "وارد" است که در ضمن از بودجه شما نیز باخبر باشد.
▪ بلندگوها
سیستم بلندگوهای سینمای خانگی مهمترین فاکتور در کیفیت صوتی این مجموعه است. واضح است که برای امتحان و انتخاب سیستم بلندگوها، باید زمان کافی و حوصله فراوانی داشته باشید. یک توصیه خوب به تازه کارها، این است که سیستم بلندگویی که بیش از همه به آن علاقه دارید انتخاب کرده و باقی سیستم و تجهیزات سینمای خانگی خود را بر اساس آن بنا کنید. یک مجموعه کامل از شش بلندگو برای سینمای خانگی عبارتند از:
ـ بلندگوهای چپ و راست جلو
ـ بلندگوهای چپ و راست کناری یا Surround
ـ بلندگوی مرکزی
ـ ساب ووفر
این بلندگوها لزوما نباید همه محصول یک کارخانه باشند، اما لااقل باید از نظر ظاهری با یکدیگر تناسب داشته باشند. یک سیستم بلندگوی سینمای خانگی شامل چهار بلندگوی مکعب مستطیل شکل یا ماهواره ای مشابه با بلندگوی مرکزی و ساب ووفر متناسب با آن است. بلندگوهای ماهواره ای میکرو، بسیار کوچک اما قدرتمند هستند و برای فضاهای کوچک طراحی شده اند.
ـ نکته: افزودن یک جفت بلندگوی جلوی زمینی یا برجی، قدرت صوتی سینمای خانگی شما را افزایش داده و برای پخش موسیقی نیز عالی است.
▪ ساب ووفر
ساب ووفر یا ساب، مسئول پخش پایینترین فرکانسهای صوتی هستند. تماشاگران باید وجود یک ساب ووفر خوب را در سینمای خانگی حس کنند.
یک ساب ووفر خوب باید تواند اتاق را به لرزه درآورد، نوشیدنی را در لیوان مرتعش کرده و بچه های کوچک را بترساند.
از آنجایی که ساب ووفر ایجاد تاثیر کلی سینمای خانگی را بر عهده دارد، انرژی آن باید از قویترین آمپلی فایر مجموعه تامین شود. شما باید کاری کنید که تماشاگران با قدرت ساب ووفر بر روی صندلی خود میخکوب شوند .
یکی از محسنات ساب ووفر این است که صدای آن در تمام جهات منتشر میشود، به این ترتیب تعیین محل آن در اتاق بسیار ساده است و میتوان آنرا تقریبا در هر جایی قرار داد.
فقط باید توجه کنید که آنرا در کنج دیوار نگذارید زیرا طیف صوتی دینامیک آن کاهش میابد، اما قرار دادن آن در گوشه اتاق (نه در زاویه دو دیوار) میتواند نتیجه خوبی داشته باشد.
▪ دستگاه پخش DVD
پذیرفته شدن دستگاههای پخش DVD توسط مشتریان، بدون شک سریعترین انطباق مصرف کننده عادی با تکنولوژی روز به شمار میرود. باور کردن اینکه قبل از سال ۱۹۹۷، DVD و دستگاه پخش آن وجود نداشت، بسیار مشکل است. تنها در طی سه سال، دستگاههای پخش DVD از بخش انحصاری بازار خارج شده و به کالای عمده تمام فروشگاههای صوتی، تصویری و لوازم خانگی تبدیل شدند.
یکی دیگر از دلایل این فروش فوق العاده، کاهش سریع قیمت این دستگاهها و فیلمهای آن بود. در حال حاضر دیگر فیلمهای DVDبه قدری ارزان هستند که کسی آنها را کرایه نمیکند و شاید قیمت خرید آن کمتر هم باشد.
کیفیت صویر و امکنات متعدد DVD نیز یکی دیگر از دلایل مهم محبوبیت فراوان آن است. اما برای بهره مند شدن از مزایای دستگاههای پخش DVDلزوما نباید سیستم صوتی غول آسا و تلویزیونی بزرگ و HD داشته باشید. تنها چیزی که به آن نیاز دارید، یک تلویزیون با ورودی صوت و تصویر است. معمولا سیمهای رابط به این ترتیب وصل میشوند که سیم زرد برای اتصال تصویر یا video و سیم قرمز یا سفید، برای ورودی صوتی یا audio است.
▪ منبع تغذیه یا receiver
منابع تغذیه سینمای خانگی، روح و روان سیستم شما هستند. تمام امور مربوط به پردازش، اتصالات و انتخاب مدارها و تقویت از طریق این لوازم انجام میشود. تمام قطعات سیستم سینمای خانگی شما به نوعی به منابع تغذیه متصل هستند. گاهی این منبع تغذیه به سادگی یک آمپلی فایر (amplifier) نامیده میشود زیرا مسئول تدارک چند کانال تقویت کننده به بلندگوهاست، اما تقویت صوت یا آمپلی فای کردن، تنها یکی از کارهای منبع تغذیه است.
منبع تغذیه شامل قطعات زیر است:
ـ پیش تقویت کننده یا Preamplifier: برای سویچینگ، اتصالات و کنترل بلندی و حجم صدا
ـ رمزخوان یا Decoder: برای تبدیل دیجیتال به آنالوگ و فرمتهای فراگیر
ـ تقویت کننده یا Amplifier: فذاهم کننده انرژی لازم برای بلندگوها
پردازنده ها یا Processor در منابع تغذیه کار رمزخوانی فرمتهای صدای فراگیر را انجام میدهند و سیگنالهای صوتی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکنند. تعداد این فرمتها زیاد است و دانستن این نکته که منبع تغذیه شما قادر به رمزگشایی از چه فرمتهایی است، بسیار مهم است. اکثر پردازنده های جدید میتوانند فرمتهای رایج مانند دالبی دیجیتال و DTS را بخوانند و همچنین فرمتهای قدیمیتر مانند Dolby Pro Logic را نیز تشخیص میدهند.
یکی از مهمترین وظایف منبع تغذیه، سویچینگ و کنترل بلندی و حجم صداست. این دستگاه باید ارتباط میان تمام قطعات وصل شده به منبع تغذیه را فراهم کرده و حجم صدا را تعدیل نماید.
وضعیت بازار خودرو
شرکت مونتاژکار: راین خودرو (کرمان) آزارا X3 پراید دوگانهسوز کمری پراید 141دوگانهسوز
سال ساخت: 1386
رنگ: سفید براق
امکانات: ضبط و پخش CDخور، کولر
وضعیت بازار: تقریبا خوب است
قیمت بازار: 17میلیون تومان
شرکت سازنده: هیوندای (کرهجنوبی)
سال ساخت: 2008
رنگ: بادنجانی
امکانات: کولر، ضبط CDخور، فول اتوماتیک، دارای LCD
وضعیت بازار: فروش خوبی دارد.
قیمت بازار: 51میلیون تومان
شرکت سازنده: بیامو (آلمان)
سال ساخت: 2008
رنگ: سفید
امکانات: فول آپشن
وضعیت بازار: عالی
قیمت: 105میلیون تومان
شرکت سازنده: سایپا
سال ساخت: 1386
رنگ: نوکمدادی (متالیک)
امکانات: ضبط و پخش فابریک، صندوقدار
وضعیت بازار: به سبب افزایش قیمت بازار خوبی ندارد.
قیمت کارخانهای: 8میلیون و 150هزار
قیمت بازار: 8میلیون و 500هزار
شرکت سازنده: تویوتا ژاپن
سال ساخت: 2008
رنگ: سفید
امکانات: فول آپشن، LCD، اتوماتیک
وضعیت بازار: عالی (به گفته فروشندگان خودرو)
قیمت بازار: 46میلیون و 500هزار تومان
شرکت سازنده: سایپا
سال ساخت:1386
رنگ: نوکمدادی(متالیک)
امکانات: ضبط و پخش CDخور، رینگ: کولر
وضعیت بازار: فروش نسبتا خوب است.
قیمت کارخانهای: 8 میلیون و 410هزار تومان
قیمت بازار: 8 میلیون و 500 هزار تومان
تندر 90تیپE2
شرکت سازنده: پارسخودرو- ایرانخودرو
سال ساخت: 1386
رنگ: نقرهای (SLX)
امکانات: ترمز ABS، کیسه هوا، کولر
وضعیت بازار: بین مردم جانیفتاده است.
قیمت بازار: 12میلیون و 650هزار تومان
پژو پارس
شرکت سازنده: ایران خودرو
سال ساخت: 1386
رنگ: سفید
امکانات: دزدگیر تصویری، روکش صندلی مخمل
وضعیت بازار: به سبب امکانات بالا فروش خوبی دارد.
قیمت بازار: 17 میلیون و یکصدهزار تومان
روآبنزینی
شرکت سازنده: ایرانخودرو
سال ساخت: 1386
رنگ: نوکمدادی(متالیک
امکانات: ضبط و پخش فابریک
وضعیت بازار: فروش خوبی ندارد.
قیمت بازار: 8 میلیون و 250 هزار تومان
پراید بنزینسوز
شرکت سازنده: سایپا
سال ساخت: 1386
رنگ: سفید
امکانات: ضبطوپخش فابریک، صندوقدار
وضعیت بازار: فروش خوبی دارد
قیمت کارخانهای: 000/240/7تومان
قیمت بازار: 7میلیون و پانصد هزار تومان
زانتیا 2000
شرکت سازنده: سایپا
سال ساخت: 1386
رنگ: سفید
امکانات: دوگانهسوز، کولر، ضبطوپخش
وضعیت بازار: فروش نسبتا خوب است.
قیمت کارخانهای: 000/500/25تومان
قیمت بازار: 000/700/26تومان
«پدر ژپتو»ی دوبله ایران به همان مهربانی که با پینوکیو بود، دعوت ما را پذیرفت و در یک روز برفی زمستانی پذیرای ما شد تا روایتهای شهر فرنگش را بار دیگر شنوا باشیم.
«مرتضی احمدی» در دهم آبان 1303 در جنوب تهران متولد شد. بازیگر و دوبلوری که در سالهای اخیر، یک تنه با کتابها و تحقیقاتی که هرکدام تکهای از این فرهنگ را در برمیگیرد،
از آواز کوچه باغی گرفته تا ضربیخوانی و... در برابر فراموشی آنچه که او فرهنگ اصیل تهرانی میخواند مقاومت کرده است. احمدی یکی از معدود آدمهایی است که چهره قدیمی تهران را هنوز از حافظه هنریاش پاک نکرده و به یاد آن تهران قدیم، گاهی در خلوت اشک میریزد. او آنقدر راوی خوبی است (شاید هم آنقدر مصاحبه کرده!) که با کلامی روان و شیوا از سیر تا پیاز خودش را روایت میکند. بدون اینکه لازم باشد هی توی حرفش بپرم یا به دنبال حربهای بگردم که حرفهای بیشتری بزند...با او به گفتگو نشستیم،آنقدر حرف برای گفتن داشت که در دو صفحه جای نمی گرفت.
دوران کودکی
من84 سال پیش در یکی از محلات جنوب تهران متولد شدم، اون موقع بهش میگفتند سبزیکاری امینالملک که بعدها شد گمرک امیریه و چهارراه مختاری و بعد هم که راهآهن احداث شد، اسمش را گذاشتند «راهآهن». من بچه آنجا هستم. همانجا رشد کردم، قد کشیدم، دبستان رفتم (البته، اول مکتب میرفتیم، بعد شد دبستان) در دبیرستان شرفوروشن هم درس خواندم.
جرقههای فعالیت هنری
مادرم زنی مذهبی بود که صدای بسیار خوبی داشت. هروقت که برای برادر کوچکم لالایی میخواند من به دهنش نگاه میکردم و مجذوب صدای خوبش میشدم. کمکم شعرها را حفظ کردم و بعضی وقتها لالاییها را با هم میخواندیم.
یواشیواش بچههای محل هم فهمیدند صدای من خوبه. دور هم جمع میشدیم و آواز میخواندیم. به صفحات «مرحوم جواد بدیعزاده» که ترانههای فکاهی میخواند هم علاقه خاصی داشتم. میشنیدم، حفظ میکردم و برای خودم یا بچههای محل میخواندم. خواندن برای من انگیزه شد و از خودم میپرسیدم «چرا نباید از صدایم استفاده کنم؟»
آغاز فعالیت
دبیرستان شرف، تنها مدرسهای بود که درآن زمان، فعالیت تئاتر داشت و من در سال 1318 اولین تئاترم را آنجا کار کردم. بیرون مدرسه هم دنبال تئاتر میگشتم. اون موقعها سینما خیلی کم بود. شاید باورتان نشود، من اولینبار سینما را نزدیک میدان شاپور، زمان رضاهشاه دیدم. دیوار یک طرف خیابان را سفید کرده بودند و از طرف دیگر، فیلم را با آپارات روی دیوار میانداختند. ما هم مینشستیم لب جوی و فیلم میدیدیم. البته فیلم که نه، یک تصویرهایی که حرکت میکرد!
تا اینکه در سال 1319 خبردار شدم زندهیاد «محمود منزوی» در «سینما سپه» یک ترانه فکاهی میخواند. پیش پردهخوانی تازه مد شده بود. خانواده من مذهبی بودند و از این کارها زیاد خوششان نمیآمد. ولی من یواشکی تصنیفها را حفظ میکردم و برای بچههای مدرسه میخواندم.
در سال 1322 تصمیم گرفتم تئاتر را به صورت حرفهای ادامه بدهم اما چون دانشکدهای برای این حرفه نبود، تصمیم گرفتم از راه پیشپردهخوانی وارد کار بشوم. در تئاتر تهران، آقایان محسنی، شیبانی، قنبری به این کار مشغول بودند ولی چون تئاتر فرهنگ (پارس فعلی) پیشپردهخوان نداشت، رفتم آنجا... آنها تصمیم گرفته بودند یک جوری مرا رد کنند، ولی من ماندگار شدم. در سالن انتظار نشسته بودم که مرحوم پرویزخطیبی به سراغم آمد و گفت: پسر اینجا چی میخواهی؟ گفتم: میخواهم پیشپردهخوان بشوم. گفت: پول داری؟ گفتم: بله، پنج زار! گفت: پیشپرده من 12 تومان قیمتش است! آن را به من داد و گفت حفظش کن و پنجشنبه هفته بعد برگرد. آنها میخواستند سانس اول روز جمعه که بیشتر لوطیها و چالهمیدانیها میآمدند، برنامهام را اجرا کنم که آنها من را هو کنند تا دیگر سراغ این کار نیایم. فکر کردم چه جوری پیشپرده بخوانم که مردم خوششان بیاید. پس لباس یک فروشنده دورهگرد را پوشیدم و روز پنجشنبه با یک ارکستر به رهبری «استاد حسن رادمرد» تمرین کردم و روزی که روی صحنه رفتم و پیشپرده را خواندم به خاطر سنتی بودنش خیلی مورد استقبال قرار گرفت. همان شب با من قرارداد بستند!
در سال 1322 ماهی 100 تومان، خیلی پول بود! خیلی از هنرپیشههای تئاتر به من حسادت میکردند. درآن زمان، ما حرمت پیشپرده را خیلی داشتیم چون مورد توجه خانوادهها بود. مواظب بودیم زمین نخورد وآن را در حد بالایی نگه میداشتیم. از سال 1327 به بعد، آدمهای سودجو شعرهای ما را یادداشت میکردند و در بزمهای شبانه میخواندند. ما دیدیم اصالت پیشپرده دارد از بین میرود، از آن سال به بعد خیلی کم پیشپرده میخواندم .
هرکی پیشپرده میخونه پای لرزش هم میشینه؟!
اکثر پیشپردههایی که میخواندم، طنز انتقادی سیاسی شدید بود. خوب یادم میآید که به خاطر اجرای پیشپرده «قدسشاهین» در پائیز 1323، به مدت ششماه به کرمان تبعید شدم که اگر پیگیریهای آقای «محمد مسعود» مدیر روزنامه «مرد امروز» نبود، باید به کرمان میرفتم. تبعید برای جوانی به سن و سال من، خیلی وحشتناک بود چون هم کارم و هم ورزشم را از دست میدادم. به خاطر اجرای پیشپردههای سیاسی، یکی،دوبار طوری مرا زدند که میترسیدم به خانه بروم و مادرم مرا با آن سر و شکل ببیند، اما ورزش پوست ما را کلفت کرده بود، اگر چه از سال 1332 به طور کلی، پیشپردهخوانی را کنار گذاشتم.
ورزش
من ورزش را از همان سنین نوجوانی در زورخانههای جنوب تهران آغاز کردم. اونموقعها باشگاه نبود که!
ما با خرده پارچهها و کهنههایی که با نخ به هم میپیچیدیم یک توپ درست میکردیم و پابرهنه در زمینهای سنگلاخ، فوتبال بازی میکردیم. یک روز با بچه محلهایمان تصمیم گرفتیم زمین خاکی پر از سنگ و کلوخی را که نزدیک محلهمان بود،تمیز کنیم و برای فوتبال بازی کردن، آنجا برویم. مشغول جمعکردن سنگها بودیم که آقای خوشتیپی آمد جلو و گفت: چکار میکنید؟ گفتیم: میخواهیم زمین را تمیز کنیم تا بشود مال خودمان! بعدا فهمیدیم آن آقا، رئیس راهآهن بوده است. دستور داد کارگرها آمدند زمین را آماده کردند و قرار شد که ما هم برای راهآهن یک تیم جمعوجور کنیم. من اولین پایهگذار باشگاه راهآهن بودم. تا سال 1324 یکسره توی تیم بودم ولی آقای «مددنویی» (که بهش میگفتند آقا مدد) حق بیشتری به گردن تیم دارد. خود راهآهنیها هم نمیدانند ما چه زحمتهایی برای تیم کشیدیم. من حالا هم ورزش میکنم، ولی نه به شدت جوانیهایم. تا دوسال پیش پیادهرویتند جزو برنامههایم بود ولی تو یک چاله افتادم و زانویم آسیب دید. ورزش باعث شده که من در سن 84 سالگی، حتی یک قرص هم نخورم!
پرسپولیسی تیر!
از سال 44-45 که شهرت من بیشتر شد، دیدم به فوتبال نمیرسم. تماشاچی شدم. هوادار کشتی و والیبال و بسکتبال هم هستم اما پرسپولیس یک چیز دیگه است! بیشتر وقتها برای تماشای بازی پرسپولیس به استادیوم میروم. ولی الان، برای چند بازی اخیر تیم نرفتم. خیلی از تماشاچیها فکر نمیکنند ما پیر شدیم! محبت دارند ولی وقتی که تیم گل میزند پنجاه نفر میریزند سر ما، هر کسی هم که یک موبایل دارد،میخواهد عکس بگیرد. واقعا خسته میشوم. خدا نکند پرسپولیس گل بخورد! تماشاچیها میریزند دور و برم و میپرسند: «چرا؟» خب باید این سوالها را از مسئولین بپرسند نه از من!
(پینوشت: مرتضی احمدی به همراه سعیدراد، زوج پرسپولیسی هستند که یک جفت از صندلی توی ورزشگاه آزادی را به نام خودشان سند زدهاند!)
بهترین سال زندگی
سال 1322 بهترین سال زندگی من بود. در آن سال من هم وارد اداره راهآهن شدم، هم تئاتر، هم رادیو( که آن موقع اسمش اداره انتشارات و تبلیغات بود.)
بازیگری در تلویزیون
زمانیکه تلویزیون تازه راهاندازی شده بود، میگفتند نباید به تئاتریها توی تلویزیون رل داد چون حرکات آنها تند است. ما خیلی دوست داشتیم ببینیم این تلویزیون چیست و وارد آن بشویم. پرسوجو کردیم. خجالت نکشیدیم. به حرف آنهایی که راهنماییمان کردند گوش دادیم و وقتی از ما تست گرفتند، دیدند انگار برای تلویزیون ساخته شدیم. الان هم 64 سال متوالی است که عضو سازمان صدا وسیما و جزو اولین نفراتی هستم که برای دوبله فعالیت می کنم.
کنارهگیری موقتی از فعالیت بازیگری
بعد از کودتای 1332 که سالنهای تئاتر را آتش زدند و ما را بیرون انداختند، تصمیم گرفتم دور این کارها را خط بکشم و بروم دنبال کار خودم. بازیگری را کنار گذاشتم و درخواست انتقالی به اهواز کردم.اتفاقا همه حسابهایم غلط از آب درآمده بود! روز دومی که وارد اهواز شدم، هنوز پستم را تحویل نگرفته بودم که از رادیوی اهواز آمدند سراغم و گفتند: بیا جوانهای اینجا را جمعوجور کن و برای هنرپیشگی تربیت کن. هفتسال بطور افتخاری برایشان کار کردم و تا رسیدم تهران، دوباره همان آش و همان کاسه!برایم اتفاق افتاد.
خانواده
بهترین شانس زندگی من ازدواجم در سال 1334 بود. همسرم یکی از همکارانم در راهآهن بود که تمام فامیل، دوستش داشتند. او مادر خوبی برای بچههایم، زن خوبی برای من و دوست خوبی برای خانوادهام بود. با وجود سن و سال کمی که داشت، ریشسفید خانواده ما شد. در سال1337 دخترم به دنیا آمد و سه سال بعد هم پسرم، مازیار. من فکر میکردم هیچ کس زندگی به این قشنگی من ندارد ولی انگار طبیعت به ما حسودی کرد! همسرم مریض شد و هفت سال با سرطان مبارزه کرد تا اینکه در سال 1350 درگذشت و من ماندم و یک دختر 13 ساله و یک پسر 10 ساله. ازدواج نکردم، بچههایم را خودم بزرگ کردم و نتیجه خوبی هم گرفتم. مازیار در آمریکا زندگی میکند، تحصیلات عالیه و شغل خوبی دارد، عروسم مکزیکی است و دو تا نوه خوب پسری دارم. یک دختر و یک پسر.
دخترم هم یک نوه خوب برایم آورده که در حال حاضر با او زندگی میکنم. او خیلی خوب ساز میزند.
من خانواده خیلی خوبی دارم و تا الان که به عنوان ریشسفید کنارشان زندگی کردهام... (پینوشت: وقتی از استاد احمدی میپرسیم آیا رفتارتان با نوهتان مثل همان پدربزرگ جدی با نوه شیطون سریال بوی عید (یوسف تیموری) است؟ باخنده جواب میدهد: آخه پسر من چیز دیگراست! توی اون سریال، یوسف تیموری شیطنت میکرد ولی پسر من تمام حواسش جمع این است که من راحت باشم من اصولا آدم بچه دوستی هستم. هیچکس حق ندارد بچهها را توی خانه من دعوا کند.او، نوهاش را «پسرم» خطاب میکند)
کتابها و اصلا چرا نویسندگی؟
کتاب اول من با عنوان «من و زندگی» بخشی از چهره تهران قدیم و خاطرات زندگیم را در بر میگیرد. کتاب دومم «کهنههای همیشه نو» شامل ترانههای روحوضی است. برای نوشتن آن باید به دنبال هنرمندان روحوضی میرفتم که کار خیلی سختی بود. اینها ترانههای فولکلوریک هستند که فقط متعلق به تهرانه (یا به قول احمدی: تهرونه) و مال هیچ کجای دیگهای نیست. اما باز دیدم قانع نشدم. کتاب بعدی را شروع کردم با عنوان «فرهنگ بروبچههای تهرون» توی این کتاب تمام واژهها و ضربالمثلهای تهرونی را جمع کردم و شب و روزم را گذاشتم تا این کار تمام شد. من به عنوان یکی از قدیمیترین دوبلورهای این مملکت به خاطر این کتاب، دوبله را کنار گذاشتم و به قول تهرونیها بازیگری را درز گرفتم تا به این کتاب برسم. شبها که میخوابیدم، تا صبح هفت، هشتبار از خواب میپریدم چون همهاش یک کلمهای، است چیزی به یادم میآمد که باید یادداشت میکردمش. کتاب چهارمم «تهرون و تهرونی»هاست و کتاب پنجم که مشغول پاکنویس آن هستم «تاریخچه کوچهباغی و پیشپردهخوانی» است. نسل گذشته، اطلاعات مکتوب مفیدی در این زمینه برای ما نگذاشتند. من نمیخواهم مثل آنها مورد سرزنش قرار بگیرم
اطلاعاتی در مورد طلا،
الماس، نقره...
طلا
طلا فلزی است نرم، براق،زرد رنگ،چکش خوار، قابل انعطاف ( سه ظرفینتی و یک ظرفیتی) و فلز واسطه که با بیشتر عناصر شیمیایی واکنش ندارد و تنها بوسیله کلر و تیزاب سلطانی( آمیزه ای از اسید نیتریک و اسید هیدروکلریک) مورد حمله قرار می گیرد.این فلز عمدتا" به شکل آزاد و بصورت تکه هایی در سنگها و رسوبهای آبرفتی وجود دارد و یکی از فلزات ضرب سکه می باشد .طلا در بسیاری از کشورها بعنوان معیار ارزش پول بکارمی رود همچنین در جواهرات ، دندانپزشکی و الکترونیک مورد استفاده قرار می گیرد.
طلا بعلت آنکه فلزی بسیار نرم و چکش خـور می باشد بـاید بـا فــلزات دیگـری آمیـختـــه گـردد تــا استحکام لازم را بیابد. بغیر از طلای 24 عیار مـابقی آلیاژ طلا نامیده می گـردند. مس، نقره، نیکل و پالادیوم بــرای استحکام بیشتر و فلز روی به ایـن خـاطر بـه طـلا افــزوده میگردد تا اکسیژن هوا را جذب کــرده و از اکـسیـد شــدن مـس و نـقـره جـلوگیــری کنـــد. عـیار طلا یا همان قـیـراط (KARAT ) درجـه خـلوص طـــلا را مشـخـص می کند. هـر قیـراط 1/24 درصـد کل طلا در آلیاژ طلا را تعیین می کـنـد مختصر آن (K) و یا (KT) می باشد. البته آن را با CARAT که وزن الماس و دیگر سنگهای قیمتی را مشخص میکند اشتباه نگیرید. یکCARAT معادل 200 میلی گرم میباشد.
طلای سفید
طلای سفید طبیعی خاکستری روشن می بـاشد بـه هـمـین خاطر برای سفید تر جلوه دادن آن از روکش رودیوم (RHODIUM) برای پوشش استفاده می کنند. و از آنـجـایـی که رودیــوم پــس مدتی ساییده می شود باید مجددا طلای سفید را روکش کرد. ایـن مدت 12 الی 18 ماه است.
نقره
نقره(SILVER): همانند طلا بسیار نرم بوده و بسرعت آسیب میبیند از این رو آن را معمولا با فلز مس ترکیب می کنند تا استحکام لازم را پیدا کند. درجـه خلوص نقره را به واحدهایی از 1000 قسمت می سنجند. نقره پس از مـدتی بـخـاطـر اکسـیـدهای گوگرد موجود در هوا و یا عرق بدن دچار تیرگی می شود کـه بـاید آن را مجددا پرداخت نـــمـود. نقره استرلینگ (STERLING SIVER) بخاطر کیفیت ممتاز و زیبـایـش مـعـروف می باشد. درجه خلوص نقره در آن 92.5% است.
پلاتین
پلاتین (PLATINIUM): فلزی سنگین و بسیار مقاوم می بـاشد. ایـن فـلز مـعمولا با پـالادیـوم، رودیـوم، ایـریـدیوم، مس، روتیوم و تیتانیوم آمیخته می گردد. درجه خلوص آن مانند نقره بر پایه 1000 قسمتی میباشد:
%95 پلاتین خالص = Plat 950
%90 پلاتین خالص = Plat 900
%85 پلاتین خالص = Plat 850
پلاتین و طلای سفید
1- پلاتین سنگین تر از طلای سفید میباشد.
2- پلاتین بطور طبیعی سفید بوده و درخشندگی و لومینانس بیشتری از طـلای سفید دارد.
3- از طلا کمیاب تر بوده از این رو گرانبها تر از طلا میباشد
4- پلاتین مقاومت بیشتری نسبت به کدر شدگی دارا میباشد
تیتانیوم
تیتانیوم (TITANIUM): رنگ آن سفید خاکستری می باشد. سخت ترین فلز بوده و استحکام آن 3 برابر فولاد است. اما در عین حال بسیار سبک است.به هیچ عنوان ایجاد حساسیت در پوست نمیکند. ضد خش نیز میباشد. با حرارت دادن آن و ایجاد اکسید در تیتانیوم میتوان آن را به رنگهای دلخواه در آورد.اما این رنگ کم عمق بوده و با خراشیدن از بین میرود. بنابراین باید از تیتانیوم رنگی بسیار مراقبت کرد.
مقایسه تیتانیوم و طلای سفید
- تیتانیوم ایجاد حساسیت نکرده اما برخی از آلیاژهای طلا حساسیت زا می باشند.
2- اندازه قطر طلای سفید را میتوان تغییر داد اما از آنجایی که تیتانیوم را نمیتوان لحیم کاری کرد ایجاد تغییر در اندازه آن نیز میسر نمیباشد.
3- تیتانیوم را میتوان به رنگهای گوناگون در آورد اما طلای سفید را نه.
4- تیتانیوم ارزان قیمت تر از طلای سفید میباشد.
نکاتی برای نگهداری طلا
مروارید(PEARL): مـروارید را بــا قــرار دادن دانـه بـسیـار ریــزی درون صـدفها کشت مـی دهـنـد. هر اندازه مروارید درشت تر و گردی آن خوش فرم تر باشد، گـران قیـمـت تـر میباشد. انواع مختلف آن به قرار زیر است:
مروارید AKOYA: مروارید آکویا در سواحل چین و ژاپن تولید میگردد.
مروارید SOUTH SEA: مروارید دریای جنوب در استرالیا،اندونزی و فیلیپین تولید میگردد.
مروارید TAHITIAN: مروارید تاهیتی در جزیره تاهیتی تولید می گردد
الماس (DIAMOND)
گرانقـیمت ترین جواهر می باشد. عیـار آن بـر اســاس وزن است. هر قیراط به 100 قسمت تقسیم میگردد بنابراین الماس با درجه 75 ، 0.75قیراط میباشد. هر چه الماس بزرگتر باشد گرانقیمت تر است. کیفیت الماس به 3 ویژگی دیگر بستگی دارد:
1- نوع تراش (CUT): نـوع تــراش الماس را مشخص میکند بعبارتی دیگر درخشندگی آن را؛ مثلا برلیان نوعی از تراش الماس میباشد.
2- وضوح (CLARITY): عیوب الماس مانند لـکه ها و یـا شکـافـهـای ریــز را مـشــخص میکند. هر چه الماس وضوح بیشتری داشته باشد ارزشمند تر است.
3-رنگ (COLOR): رنگ الماس از سفید شروع شده و تا سـایـه هایی از زرد و قهوه ای موجود میباشد.
انواع ساختگی الماس نیز وجود دارند که مـعـروفتریـن آن CUBIC ZIRCONIA می بــاشد. اینگونه میتوانید آن را از الماس اصل تشخیص دهید:
1-زیرکونیا %75 سنگین وزن تر از الماس میباشد
نکاتی برای مراقبت از جواهر آلات
1- هنگام حمام گرفتن و یا شتستشوی دست هـا، جـواهر آلات خـود را در بیاورید چون صابون سبب ایجاد لایه نازک روی جواهر آلات میگردد.
2- با جواهر آلات آشپزی نکـنیـد زیـرا گـرمای شـدید و روغــن موجب صدمه زدن به نگین جواهرآلات میگردد.
3- همواره پس از آرایش و یا عطر زدن جواهر آلات خود را به تن کنید.
4- فلزات قیمتی را تنها با یک پارچه ویژه پرداخت و یا پارچه نمدی پاک کنـیـد زیـرا حوله و یـا پارچه به خاطر آن کـه گـرد و غبـار را در خــود دارنـد باعث خراش برداشتن جواهر آلات میگردند.
5- جواهر آلات را از ضربه، مواد شیمیایی، نور خورشید و گرمای شدید محافظت کنید.
6- در استخر و یا شستشوی ظروف و یا لباسها جواهر آلات خود را در بیاوریـد زیـرا کـلـر سبب تغییر رنگ و یا شل شدن نگین ها میگردد.
7- جواهر آلات را بمنظور جلوگیری از خراشیده شدن بطور مجزا نگهداری کنید.
8- نگهداری نقره در یک کیسه در بسته کدر شدن آن را بتعویق می انــدازد. اما هیچگاه مروارید را درون کیسه پلاستیکی قرار ندهید.
9- بهترین روش تمیز کردن جواهر آلات استفاده از آب و صابون اندک بهمراه یـک مـسـواک نرم میباشد.
دانلود نوحه عربی فارسی
«أنا مظلوم حسین»
اجرای این نوحه در تاریخ 22 دی ماه 1386 در کربلای معلا توسط «نزار القطری» بوده است که شبکه سوم سیما بعد از اخبار شبانگاهی 24 دی ماه، برای اولین بار آن را پخش کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
http://pr.irib.ir/Pictures/20080120Ana%20Mazlum%20Hosein.mp3
http://www.shia-news.com/Download/Ana%20Mazlum%20Hosein.mp3
(با حجم 2.71Mb)
اگر از لینک اول نتونستید از لینک دوم استفاده کنید.
متن شعر:
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
لم یا قوم تریدون ببغی و فساد
لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد
لیس والله سوانا خلف بعد النبی
فرض الله علی طاعتنا کل عباد
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
من له جد کجدی فی الوری
او کشیخی فانا ابن العلمین
فاطم الزهرا امی و ابی
قاصم الکفر ببدر و حنین
عبدالله غلاما یافعا
و قریش یعبدون الوثنین
یعبدون اللات و العزی معا
و علی کان صل القبلتین
و ابی شمس امی قمر
فانا الکوکب و ابن القمرین
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی
شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی
در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی
انا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی
انا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت:
تو ای شمر ستمکار!
تو ای ملحد مکار!
تو ای کافر غدار!
اگر من نشناسی، بگویم بشناسی
حسینم و ضیاء القمرینم ، قتیل الودجینم
امام الحرمینم انا الفضه وابن الذهبینم
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
منم شهپر کبری منم آیه تقدیر
منم نخله خوبان منم زاده زهرا
منم عرش و منم فرش
منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم
انا مظلوم حسین
انا محروم حسین
برای کمک به فرشتگانی کوچک گرد هم آمده ایم تا با قطرات باران الطاف شما عزیزان ، دریایی از محبت و عشق بسازیم . تقدیمش کنیم به آنان که در زمان تولدشان غم را تجربه کرده اند.برای نو باوگان و شیر خوارانی که غم بی مادری را چشیده اند . آنان که با وجود آنکه اختلالات جسمانی دارند لیکن ، حق عاشقانه زیستن را دارند.بیایید دردی را از سینه کسانی بر داریم که توان تحمل این همه زجر را ندارند .
آنها زنده هستند و مثل ما احساس دارند
انجمن حمایت از بیماری های خاص..............................بانک ملی : شعبه اسکان 34 34
انجمن تالاسمی ایران..........................................بانک ملت : شعبه بهشتی 6/ 5151
شیر خوار گاه آمنه...........................................بانک ملت : شعبه فیاض بخش 105010
با نهایت تشکر از تمام کسانی که با کمکها و الطافشان در این امر مهم مشارکت میکنند
در حال حاضر سیستم تعیین موقعیت و ردیابی در سطح جهان از کاراترین وسایل برای مدیریت بهینه ناوگان وسایل متحرک بشمار می آید که در سطح وسیعی کاربردهای نظامی و غیر نظامی دارد ، این سیستمها با اتکا به اصل تعیین موقعیت متحرک بصورت غیر لحظه¬ای یا Offline (بدون استفاده از بی سیم و شبکه مخابراتی) و لحظه¬ای یا Online (با استفاده از بیسیم و شبکه مخابراتی یا شبکه تلفن همراه) ، ابزار بسیار قوی برای هدایت و کنترل ناوگان تحت مدیریت می باشند .
GPS مخفف شده کلمه Global Positioning System می باشد و همانطور که از نام آن پیداست به معنی سیستم موقعیت یاب جهانی می باشد . موقعیت یابی در این سیستم با استفاده از 24 ماهواره GPS می باشد . هر کدام از این ماهواره ها در هر 12 ساعت یک بار در مدار خودشان دور زمین می گردند بطوریکه در هر نقطه از زمین 5 تا 8 ماهواره قابل رصد می باشد . گیرنده های GPS در زمین از طریق دریافت اطلاعات ارسالی از ماهواره ها و پردازش آنها موقعیت را محاسبه می نمایند .
در هر نقطه از زمین با داشتن یک دستگاه گیرنده GPS می توان موقعیت جغرافیائی را از لحاظ طول ، عرض و ارتفاع دراختیار داشت که دقت این موقعیت بسته به نوع گیرندهGPS که استفاده می شود متفاوت خواهد بود . علاوه بر موقعیت جغرافیائی برخی اطلاعات دیگر نظیر ارتفاع ، سرعت و جهت حرکت و ... نیز توسط GPS ارائه می گردد .
از جمله نتایج حاصله از استقرار سیستم نظارت بر عملکرد ناوگان حمل و نقل می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1. بالا رفتن راندمان با استفاده از گزارشات سیستم
2. جلوگیری از افزایش هزینه ها و کاهش زمان موثر عملیات ها
3. استفاده بهینه از تجهیزات موجود و افزایش کارائی بدون نیاز به افزایش تجهیزات موتوری و نیروهای انسانی جدید
4. ابزار نظارتی بسیار دقیق برای واگذاری ماشین آلات به بخش خصوصی
5. استفاده از تکنولوژی روز به جای سیستم مکانیکی و دستی قدیمی
6. کاهش هزینه سوخت و نگهداری ناوگان موتوری ( کنترل مکانیزه بر تعمیر و نگهداری به موقع خودروها )
7. تاثیر روانی بر روی پرسنل به منظور امانت داری در اجرای وظایف محوله
8. ایجاد بانک اطلاعاتی متمرکز از عملکرد ناوگان جهت استفاده های آتی
سیستم ثبت مسیر حرکت خودرو بصورت همزمان (Online)
این سیستم برای نمایش مسیرهای طی شده توسط متحرک در حین حرکت طراحی شده است . با نصب تجهیزات لازم روی خودروها و رایانه دفتر مرکزی ، کلیه اطلاعات مربوط به مسیرهای طی شده توسط خودرو به طور مستقیم به مرکز مخابره شده و همچنین این اطلاعات در خود خودرو نیز ذخیره می گردد . مرکز کنترل در هر زمان می تواند از جزئیات موقعیت خودرو و شرایط آن روی نقشه آگاه شده و در صورت نیاز آن را کنترل نماید ( خاموش کردن ماشین ، قفل نمودن دربها ، از کار انداختن سیستمهای مختلف خودرو ، ... )
با مراجعت خودرو به دفتر مرکزی نیز می توان مسیرهای طی شده ، نقاط توقف ، سرعت حرکت ، مسافت طی شده ، خروج از مسیرهای برنامه ریزی شده و دیگر اطلاعات حرکتی خودرو را بازیابی نموده و روی نقشه نمایش داد .
|در این حالت سیستم موقعیت یاب خودرو به یک سیستم ارتباطی مجهز می شود که عملیات ارسال و یا دریافت اطلاعات را به عهده خواهد داشت . این سیستم ارتباطی می تواند انواع رایج بی سیم ها، شبکه ماهواره ای یا شبکه تلفن همراه باشد .
خودرو های ویژه حمل اوراق بهادار و اسناد بانکی یکی از مصرف کنندگان این سیستم به حساب می آید و با این روش میتوان از محل دقیق استقرار خودرو و وضعیت آن اطلاع حاصل کرد . جلوگیری از سرقت و نظارت بر عملیات توزیع و دقت بر جزئیات ماموریت از ویژگی های مهم این سیستم می باشد .
سیستم ثبت مسیر حرکت خودرو بصورت غیر همزمان (Offline)
این سیستم برای نمایش مسیرهای طی شده توسط متحرک بعد از انجام ماموریت طراحی شده است . با نصب تجهیزات نرمافزار های لازم روی خودروها و رایانه دفتر مرکزی ، کلیه اطلاعات مربوط به مسیرهای طی شده توسط خودرو روی حافظه دستگاه ذخیره ساز ثبت شده ، با مراجعت خودرو به دفتر مرکزی میتوان مسیرهای طی شده ، نقاط توقف ، سرعت حرکت ، مسافت طی شده ، خروج از مسیرهای برنامه ریزی شده و دیگر اطلاعات حرکتی خودرو را بازیابی و روی نقشه نمایش داد .
این سیستم در بسیاری از زمینه ها کاربرد دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1. شرکتهای تولید و توزیع مواد خوراکی و فاسد شدنی (گوشت ، لبنیات ، سبزیجات ، ... )
2. سرویس مدارس
3. آژانسهای تاکسی تلفنی
4. پیکهای موتوری
5. ماشینهای حمل پول بانکها
6. اتوبوسهای شرکت واحد و بین شهری
7. واحدهای حمل و نقل ادارات و سازمانها
8. شرکتهای خدماتی
9. کامیونهای ترانزیت
10. تانکرهای حمل مواد سوختی
11. کامیونها و ماشینهای حمل مرسولات پستی
12. شرکتهای بیمه ( نظارت بر تردد محموله های گران قیمت )
13. آمبولانسها
14. عملیاتهای خاک برداری و خاک ریزی
موقعیت یاب و ذخیره ساز مسیر حرکت خریداری شده توسط شما ، مدل RahAVA ABT-200 از نوع Offline بوده و اطلاعات موقعیت و مسیر ذخیره شده در آن در صورت اتصال مستقیم از طریق پورت USB و یا با استفاده از Bluetooth بصورت بی سیم قابل دسترس می باشد .